نوشته های یک دی ماهی

نوشته های یک دی ماهی

مینویسم چون ارامم میکند...مرا چون منی درک میکند ولا غیر...
نوشته های یک دی ماهی

نوشته های یک دی ماهی

مینویسم چون ارامم میکند...مرا چون منی درک میکند ولا غیر...

توف تو این زمانه


کی میگه چون میگذرد غمی نیست...به خدا که نمیگزره

 

 

دیروز کتابام جلوم پهن بود که زن عموی عزیزتر از جان تشریف فرما شدن...این قوم یا نمیان خونه ادم یا وقتی میان درست میزارن زمانی  که امتحان دارم ...خلاصه  مامانمم انگاری این بانو عزیزو تنبه کنه کلی ازش کا کشید (در راستای تهیه ترشی)

شبم موندن...یعنی دعوت شدن خونه همون عموم که خالم زنش میشه..کلا دبروزو بیخیال درس شدم ...شبو روز بدی نبود داشت بهم خوش میگذشت...شب اومدم شارز رمو از خونمون ببرم که رو پله ها پام پیچ خوردو افتادم ..دختر خاله الاغم هر هر میخندید ...از دستش شاکی شدم ...

رفتم خونه گفتم بگو اجی زری افتاد از پله ها اولین کسی که شوک شد مامی بود ..کمبود محبت دارم شدید

بعدا میگه اگه میوفتادی پات میشکست با این هیکل کی میخواست بلندت کنه...از محبت بی دریغش یه دنیا ممنون

..................................

امروز  با مامان دعوام شد اونم به خاطر پسر عمزا(پسر عمم)اشکمو در اورد مامان دلم ازش شکست

اگه همه ملت قراره این مدلی براشون خواستگار بیاد کاشکی نیاد....

اگه قراره اینجوری زار بزنن بعدش نیاد بهتره...

من میدونم وادارم میکنن مجبورم میکنن اما خدا یا من سهم زندگی گه لهش میکننو حلال نمیکنم...

......................................

اجی ملی دوست گلمم با شوهرش دعواش شده بود دیشب کلی با اون دردو دل کردمو اس دادم


نظرات 6 + ارسال نظر
سرباز شنبه 16 آذر 1392 ساعت 08:31 http://mylifedays.blogsky.com

ازدواج؟
خیلی زوده که!!

راست میگی؟امیدوارم مامانمم به این باور برسه

غزل جمعه 15 آذر 1392 ساعت 13:23

تو که هنوز کوچیکی چرا از الان فکر ازدواجی!!!!!
تو الان باید به خوبو بد خواستگارات کاری نداشته باشی تنها حرفت این باشه که هنوز واسم زوده تموووووم
انقده زود خودتو اسیر این مردهای نمک نشناس نکن
حداقل یکم از جونیت لذت ببر مجرد باش بخدا دوران خوبیه :)))

22سالمه کوچیکم؟؟؟؟
دختر خالم17 سالشه عقده
اگه منم والا دوست ندارم حالا ازدواج کنم

مهدی پنج‌شنبه 14 آذر 1392 ساعت 13:31

زری تپل جان خودت بهتر میدانی که در ایران چیزی به نام عشق وجود ندارد همون بهتر که با پسر عمه ات ازدواج کنی حدافلش اینه که دیگه پسر عمه ات بخاطر دختر دائی بودن تو هیچوقت بهت فحش نخواهد داد هیچوقت توی سرت نخواهد زد و هیچوقت ازت شک نمیکند
آلانه همه دختران تو سری خور شده اند چرا که پسرها دست بزن دارند پسرها فحش میدهند و آخرش هم که طلاف هست پس عاقل باش و این موقعیت را از دست نده
ثابت شده پسر عمه ها در ازدواج باوفاتر هستند

یعنی این حرفایی که زدی خودت به عنوان یه انسان که فهمیده وو با شعوره قبول داری؟کجا دختذا تو سری خورن..اون جند نمونه که شما دیدی دلیل نمیشه همه این طور باشن ازدواج اگه اگاهانه باشه موفق خواهد بود و عشق هم تو ایران وجود داره هی این مسایلو قاطی مملکتو این نظام این اوضاع نکنید لطفا...اخه عشق به جا و مکان ربط داره؟
من پسر عممو دوست ندارم و زنش نمیشم

satan پنج‌شنبه 14 آذر 1392 ساعت 13:13 http://rainylove2013.blogfa.com

سلام شما سر کار هستید کوزت جان

نخیر در منزل هستیم زان والزان عریر

satan پنج‌شنبه 14 آذر 1392 ساعت 11:16 http://rainylove2013.blogfa.com

روزگاریست همه عرض بدن میخواهند


همه ازدوست فقط چشم ودهن میخواهند


دیو هستند ولی مثل پری میخواهند


گرگ هایی که لباس پدری میپوشند


آنچه دیدند به مقیاس نظر می سنجند


عشق هارا همه بادور کمر می سنجند


خب طبیعیست که یک روز به پایان برسد


عشق هایی که سرپیچ خیابان برسد.............



سربزن بدجنس خوشحال میشم

روزای من پنج‌شنبه 14 آذر 1392 ساعت 02:56

عزیز من خوب بعضی مامانا
اینطورین بخدا بلد نیستن زیاد
به دخترشون ابرازعلاقه کنن
عین مامان من چون واقعا ازش هیچ
محبتی نمیبینم
خب حتما نمیخواد زود ازدواج کنی
دوست داره فعلا پیشش باشی

کاش دلش میخواست پیشش بمونم اون میگه این پسرر عمزا عالیترین فرد دنیاس و این عصبیم میکنه..من اصلا از این پسر عمم خوشم نمیاد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد