نوشته های یک دی ماهی

نوشته های یک دی ماهی

مینویسم چون ارامم میکند...مرا چون منی درک میکند ولا غیر...
نوشته های یک دی ماهی

نوشته های یک دی ماهی

مینویسم چون ارامم میکند...مرا چون منی درک میکند ولا غیر...

رسوب

چند روزی میشه رمان رسوب خوندم یه سبک جالب داشت هر چند زیادی اب تاب داده بود بهش ولی استبداد پدر کیان برام غیر باور نبود چون دیده بودم مثلشو ادمهایی که خوشی خودشونو فدای خوشی بچه هاشون میکنن فقط برای اینکه زندگی به میل اونا باشه


و اما هلن دختر داستان...تنهاییاش عجیب بود و اینکه اینقدر راحت خودشو تسلیم یک پسر حالا هرجند عشقش باشه اینو نتونستم درک کنم

 و در انتها پایان خوبی داشت و میشه صبوری از این داشتان به عنوان هدیه قبول کرد