یه چالشی راه افتاده
عکس ده سال قبل و عکس الان
به عکسا کاری ندارم ولی هر چی به مغزم فشار میارم از 17 سالگیم چیزی خاطرم نیست...جز دبیرستان..دغدغه درس ..امید به کار..و شاید ازدواج
ولی یه چیزی که خیلی برام واضح و روشنه ...دنیای 10 سال پیشمه..یه دختر 17 ساله دنیاش با یک دختر 27 ساله به قد 100 سال زندگی متفاوته..
شاید 17 سالگی هیچی و نفهمی و چه دنیای قشنگیه دنیای نفهم ها...ولی تو 27 سالگی ...امان از این سن و سن های بعدی که قراره بیشتر بفهممیم...
چالش عکس به نظرم چیز خنده داریه...به جای تغییر چهره..از خل و خو و تغییراتش چالش بزارید...90 درصد این تغییرات ادم غمگین میکنه...
...........................................................
این روزا زمان سرعت نورو داره اونقدی سریع میگذره که مامان اتفاقی و که سال پیش افتاده با لجبازی میگه همین چند هفته پیش بوده و قبول نمیکنه...حتی منو به شک میندازه...وقتی از چند نفر میپرسم و مطمین میشم اتفاق سال پیش بوده...تازه میفهمم که زمان انگار دست شوخی رو گرم فشرده و ول کن نیست...
..........................................................
ماه من هم تموم شد
خیلی این ماه خسته شدم از فشار کار ...اتفاق خوبش برگشتن یه یار قدیمی بود که مثل قبلنا گرم و دلنشین پای حرفام مینشست...
کلی برنامه دارم و کلی کار که تا قبل عید باید انجام بشن...
توکل به خدا ..
خدایا خودمو سپردم به خودت
mnm az hefdah salegim chizi yadam nmiad
hamin panj shesh sale pish boda
حرفات حرف دل منه
لایک داری
امان از این دل که خیلی زود جوون مرگ شد