نوشته های یک دی ماهی

نوشته های یک دی ماهی

مینویسم چون ارامم میکند...مرا چون منی درک میکند ولا غیر...
نوشته های یک دی ماهی

نوشته های یک دی ماهی

مینویسم چون ارامم میکند...مرا چون منی درک میکند ولا غیر...

چند بند حرف

24 اذر صحافی پایان نامرو تحویل دادم ..خیلی ریلکس بم گفت فوق العاده ضعیف هست..دلم میخواست بگم اخه تو به عنوان استاد راهنما چه کمکی به من کردی که این حرفو میزنی؟ولی خوب فعلا نمیشه حرفی زد کارمون گیره))

نمیدونم چه نمره ای میده...در واقع فرقی هم نمیکنه...چه اهمیتی داره وقتی کاری انتظار مارو نمیکشه ..میگن خوش بین باش ولی واقع بینم ...دلم نمیخواد به وعده و وعیدای خشکو خالی دلمو خوش کنم...بگذریم از عمری که تو دانشگاه تلف شد ..اگه میرفتم ارایشگری یاد میگرفتم... الان پولم پارو رو خورده بود:)

.........................................................................

چیزی به شب یلدا نمونده بعد از اون نه روز که بگذره میشه زادروز من:)

نه روز بعد یلدا

نمیدونم امسال تولدم چه حسی خواهم داشت ولی چیزی که طبیعیه اینکه 25 سالگی به اندازه تولد 18 سالگی شیرین نیست .

.......................................................................

چقد دنیا تغییر کرده از وقتی اینستا و تلگرام و کلش و وارد بازی شدند..کاش اینترنت قط بشه :)))

اولین نفر که دق کنه خودمم


نظرات 1 + ارسال نظر
غ ـزل یکشنبه 28 آذر 1395 ساعت 16:53 http://life-time.blogsky.com/

چقدر زود تولدهات شادیش کم شده
هنوز سنی نداری؟

شاد بودن یه دلیل میخواد...دلم میخواد دلیلو پیدا کنم ولی نیست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد