نوشته های یک دی ماهی

نوشته های یک دی ماهی

مینویسم چون ارامم میکند...مرا چون منی درک میکند ولا غیر...
نوشته های یک دی ماهی

نوشته های یک دی ماهی

مینویسم چون ارامم میکند...مرا چون منی درک میکند ولا غیر...

من

تابستون

چند روز دیگه دقیقا نصف میشه و بعد از نصف شدن روز شمار پایانش به کار میافته

من تو این تابستون به درد لای جرزم نخوردم مثل همه روزای زندگیم

این چند روز مدام عصبی ام و از زمینو زمان برام میباره ...یکی از بد شانسی هام اینکه استخدامی اموزش و پرورشه و من مدرکی ندارم برای شرکت توی این ازمون در نتیجه یکی از بزرگترین ارزوهام پررررررررررررررررررررررررر

 اخر این ماه عروسی دختر خاله و  ماه بعد همچنین عروسی پسر عمزاست

نسبت به عروسی پسر عمه زا هیچ حسی ندارم و اصلا خوشحال نیستم چون  احساس غریبی میکنم  بینشون از طرفی هم بایدبریم اصفهان و دیگه اصلا به دلم نخواهد نشست        Image result for ‫ناراحت‬‎


اما خوب عروسی دختر خاله ای میتونی خوش بگذره....

........................................

یکشنبه رفتم بسیج ثبت نام از مربی خوشم اومد دختر خوبی بود حرفاش به دلم نشست هر چند وجود دختر دایی شیطونم جوو به هم میریخت اما در کل خوب بود...من ادمهایی محجبرو دوست دارم ادمهایی با خدا به دلم میشینن

..............................................

دوباره رفتم ازمایش چکاب دادم



نظرات 2 + ارسال نظر
شین پنج‌شنبه 15 مرداد 1394 ساعت 15:11 http://thelittletraveler.blogsky.com

همیشه این ما نیستیم که زندگی رو داغون میکنیم.

و صد البته زندگی هست که مارو داغون میکنه

انوش سه‌شنبه 13 مرداد 1394 ساعت 20:15

این خانم مربیه مجرد بودن ایا ؟

استغفر ا....
خجالت بکش برادر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد