نوشته های یک دی ماهی

نوشته های یک دی ماهی

مینویسم چون ارامم میکند...مرا چون منی درک میکند ولا غیر...
نوشته های یک دی ماهی

نوشته های یک دی ماهی

مینویسم چون ارامم میکند...مرا چون منی درک میکند ولا غیر...

چند پست عقبتر

اگروب مو یک پرونده و پستای اونو  برگه های داخل این پرونده تصور کنم  میتونم بکم که این پست باید چند برگ قبل قرا ربگیره


چند روزی میشه که از امتحانات ترم6 ....جان سالم به در بردم و در عین جان کندن تونستم 20 واحدو پاس بشم البته استاد درس اقتصاد


حقیقتا نمره کشکی بهم داد چون نه کلای رفته بودم نه میانترم داده بودمو نه هیچی حتی امتحان اصلی هم نخونده بودم و کشکی کشکی نمره ام شد 10....نمره جالبی نیست اما برا  ی همین من کلی نذرو نیاز کردم و به همینشم راضی ام...بقیه نمره هام خوب بودن خدارو شکر تازه اتفاق خوب اینکه مشروط هم نشدم ...اگه خدا بخوادو همه چی خوب پیش بره سال دیگه این موقع یه پست میزنم با عنوان

                                                                ........و بالاخره تموم....

 وو این میشه پایان درسو دانشگاه من


خوب خنده داره همه همسنو سالای من دارن ارشد میخونن اما من هنوز اندر خم همین کارشناسی موندم البته اینم بگم خوب دو سال خوندن رشته ای که علاقه ای بهش نداشتم و کلی هم امتحاناتش با شرایط خنده دار پیش میرفتو ته ته ماجرا فهمیدن سازمان سنجش نباید پذیرش میکرده مارو باعث شد از زندگی عقب بمونم هر چند توفیری هم نمیکنه 2سال پس پیش

..............................................................................................

دیشب کلی دعا کردم اما الان که فکر میکنم راس همه دعا هام این بود که خدایا همه مارو ببخش ...نمیدونم چرا ولی خوب این دعا بیشتر منو اروم میکرد حس میکنم تا خدا مار و نبخشه نمیتونم دعای دیگه ای یا حتی خواسته ای داشته باشم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد